دختر لجبازه من
سلام قند عسلم هرچی بزرگتر میشی بهتر میفهمی بهتر درک میکنی و خیلی هم از قصد اذیتم میکنی یه روز وسط هفته من کلاسم تشکیل نشد و موندیم خونه مادرجون تا به مامانم تو کاراش کمک کنم اخه از وقتی که تو رو نگه میداره کلی از کارای خودش میزنه طفلی حالا تو هم یه روز که منو دیدی یه سره بهم چسبیدی نمیذاشتی تکون بخورم به هر چی که من توجه میکردم عکس العمل نشون دادی یه سره غر میزدی و بهانه میگرفتی اخه حساسیت فصلی داری و مریضی تقصیری هم نداری قربونت برم منم یه وقتی عصبانی میشدم و سرت داد میزدم و دعوات میکردم ولی سریع پشیمون شده و کلی منتت رو کشیدم عسلم امروز هم که گفتم بعد از ظهر کلاس ندارم ببرمت دکتر از صبح که از خونه مادرجون اومدیم یه سره بهم چسبیدی و دم دانشگام نذاشتی پیاده شم کلاس صبحم رو از دست دادم به خاطرت خیلی اذیتم کردی گلم الانم تازه بیدار شدی باباجی اومد دنبالت بردت پارک خوش بگذره
تازه تنبل خانم یه چند روز که تعطیل بودم خواستم دوباره امتحان کنم و پوشکت رو ازت بگیرم ولی شما اصلا همکاری نکردی اخه من از دست تو چیکار کنم ها فندق من